هر چقدر که میزان اطلاعات شما نسبت به رشد فرزندتان و تغییرات او بیشتر باشد می توانید به شکل بهتری با این تغییرات مواجه شوید و بهترین برخورد را داشته باشید به این منظور برای آشنایی شما با اضطراب در کودکان و نوجوانان مطالبی را در ادامه مطرح کرده ایم. اما برای بررسی های بیشتر نیازمند مشورت یا فردی متخصص خواهد بود.
اضطراب به عنوان یک مفهوم سه قسمتی مفهوم سازی شده است که عبارت اند از : پاسخ های فیزیولوژیکی، آشفتگی و ناراحتی ذهنی یا شناختی و پاسخ های رفتاری که در ادامه به توضیح هر کدام از آن ها می پردازیم.
ناراحتی جسمانی و بدنی:
جنبه های بدنی اضطراب تقریبا شامل هر نوع پاسخ جسمانی است. هر چند که بین کودکان سردرد و دل درد شکایت های شایعی هستند ولی می تواند نشانه های دیگری نیز وجود داشته باشد که شامل عرق کردن، دشواری تنفس، داغ شدن و احساس سرما، گیجی، احساس مورمور شدن دست و پا، درد در قفسه سینه ، حالت تهوع، دردهای عضلانی، شکایت های جسمانی، کودکان مضطراب علائمی چون گر گرفتگی ، ضعف کردن، و احساس مردن را به طور فراوان تجربه می کنند. البته این نکته را بگوییم که همه ی کودکان همه علائم را نشان نمی دهند بلکه در کودکان مختلف نشانه های مختلف را می توان دید. و همچنین تحقیقات نشان می دهد که کودکان بزرگ تر بیشتر از کودکان کوچک تر از شکایت جسمانی می نالند و هر چقدر تعداد نشانه های جسمانی بیشتر تجربه شود، نشان دهنده ی شدت اضطراب بالا است.
آشفتگی ذهنی یا شناختی:
طبق نظر بهترین روانشناس ویژگی های شناختی یخش مهمی از سندرم بالینی اختلالات اضطرابی در بزرگسالان هستند و در خصوص نقش شناخت های ناسازگارانه در پیدایش، تداوم و درمان حالات اضطرابی نظریه پردازی های زیادی صورت گرفته است. در مقابل، افکار منفی و ناسازگارانه، بخش همیشگی برای تمام کودکان مضطرب نیست. کودکان مضطرب بیشتر از کودکان غیر مضطرب نگرانی را تجربه می کنند و این فرایند نگرانی است که تفاوت را ایجاد می کند و نه محتوای نگرانی. در واقع تعبیر و تفسیر تهدید کننده و یا تحریفات شناختی این است که کودک لطلاعات وارد بر ذهن را تحریف می کند و خطاهایی را در تفکر ایجاد می کند . برای این که برای شما این موضوع روشن شود مثالی را ذکر می کنیم فردی که دارای ترس اجتماعی است زمانی که وارد یک موثقعیت اجتماعی می شود و مردم را در حال خندیدن می بیند با احتمال بیشتری فکر می کند که به او می خندند ولی این در حالی است که افراد غیر مضطرب این خندیدن را به خود نسبت نمی دهند و این نشان می دهد که افراد مضطرب اطلاعات را تحریف کرده و نتیجه ای که از آن موقعیت می گیرند نادرست است.
همچنین باعث می شود که فرد دچار مشکل در فرایندهای فکری شود و در نتیجه باعث عمبکرد پایین در فرد می شود. برای مثال زمانی که یک دانش آموز مضطرب امتحان را سخت ارزیابی می کند و در خصوص شکست در امتحان و آمادگی نداشتنش دچار نگرانی می شود نمی تواند روی تکالیفش تمرکز کند و این تداخل ها موجب نقص در فرایندهای فکری شده و در نتیجه باعث عمبکرد ضعیف می شود.
در حالت کلی می توان گفت که سن و رشد شناختی کودک نقش مهمی را ایفا می کند در برخی کودکان مضطرب ممکن است این قبیل شناخت ها نباشد و برخی ممکن است نگرانی های مبهمی را نشان دهند و عده ای دیگر دارای افکاری هستند که در بزرگسالان مضطرب هم وجود دارد.
پاسخ رفتاری و اجتناب:
ابعاد رفتاری اضطراب در کودکان به راحتی قابل مشاهده است و علائم رفتاری ممکن است اولین نشانه ترسیدن کودکان باشند. عدم رشد شناختی کودکان ممکن است روش ابراز اضطراب آن ها را تعیین نماید. برای مثال ممکن است که گریه کنند و یا به والدین خود بچسبند و یا قشقرق به پا کنند و یا این که اضطراب خود را با نافرمانی نشان دهند در موارد شدید تر ممکن است که به درسه نرود و یا از صحبت کردن با دیگران طفره برود و یا حتی به خاطر اضطراب مریض شوند. و یا این که در مدرسه ارتباط چشمی با معلمشان برقرار نکنند و همچنین ممکن است اضطراب خود را با رفتارهای تکراری و تشریفاتی نشان دهند مانند صرف زمان زیاد برای حمام و شست و شو، نظافت و انجام اعمال تکراری است. فرار یا اجتناب از موقعیت های مولد ترس و اضطراب اغلب به طور موقتی موجب رهایی از آن ها می شود. اما در بلند مدت از طریق تقویت منفی موجب نیروندی اضطراب و تقویت اجتناب می شود. در واقع انجام این کار در کوتاه مدت باعث حذف یا کاهش ناراحتی می شود و از این طریق به عنوان یک تقویت کننده مهم عمل می نماید.
سبب شناسی اختلالات اضطرابی
مطالعات ژنتیک رفتاری نشان می دهد که به طور متوسط 30 درصد از خطر پیدایش یک اختلال اضطرابی می تواند به عوامل ژنتیکی نسبت داده شود. علاوه بر آن عوامل محیطی و یادگیری نیز در بروز اضطراب در کودکان نقش دارند و می توان گفت که وجود فقط یکی از موارد گفته شده نمی تواند سبب بروز اضطراب شود بلکه چندین مورد با همدیگر در بروز آن نقش دارد.
اضطراب از دوران کودکی و نوجوانی می تواند زندگی او و عملکردش را تحت تاثیر قرار دهد. به همین دلیل توصیه می شود که والدین به این موضوع توجه کنند و از همان ابتدا نسبت به درمان اضطراب فرزندشان اقدام نمایند. اگر که از همان ابتدا این موضوع مورد بررسی قرار گیرد باعث بهبود شرایط زندگی کودک خواهد شد و عملکرد او در مدرسه، خانه، ارتباط با دیگران و … و همچنین در بزرگسالی بهتر خواهد شد.